انواع ادبیات داستانی

وقتی به ادبیات داستانی فکر می کنیم، غالباً رمان به ذهنمان می رسد. اما تعریف رمان چیست؟

دسته بندی داستان بین داستان کوتاه، رمان و رمانِ کوتاه چیزی فراتر از تعداد کلمات است. بلکه ژانر داستان، پیچیدگی داستان و رشد و توسعه شخصیت ها را نیز در بر می گیرد.

اتفاق نظر کلی در رابطه با تعداد کلمات این است که یک رمان بیش از 50،000 کلمه دارد، یک داستان کوتاه زیر 20،000 کلمه، و یک رمانِ کوتاه چیزی در این میان است.

در اینجا قصد دارم انواع مختلف ادبیات داستانی را توضیح دهم. بیایید با کوتاه ترین شروع کنیم:

(متاسفانه من موفق نشدم معادل فارسی بعضی از این انواع ادبی را پیدا کنم. در صورتی که برای هر کدام معادلی سراغ دارید در بخش نظرات بنویسید.)

Drabble

قطعه ای داستانی  که کمتر از 100 کلمه یا دقیقاً 100 کلمه است. هدف از آن اختصارنویسی، آزمایش توانایی نویسنده در بیان ایده های جالب و معنی دار در یک فضای محدود است.

از جمله کتاب هایی که بصورت drabble نوشته شده اند کتاب "مکانیک مرده" (Dead mech) اثر جیک بایبل است که کاملاً در قالب drabble نوشته شده است.

کوتاه نگاشت ( Vignette، اثر ادبی کوتاه، شرح مختصر ادبی)

Vignette نوشته ای کوتاه و توصیفی است که کمتر به پیرنگ و بیشتر به برانگیختن معنا از طریق تصاویر می پردازد. Vignette یک صحنه کوتاه تأثیرگذار است که بر یک لحظه یا شخصیت متمرکز شده است بطوریکه بتواند با استفاده از یک شخصیت، یک ایده، فضاسازی و یا یک شی در خواننده تأثیرگذار باشد.

از جمله کتاب هایی که با این سبک نوشته شده اند کتاب "خانه ای در خیابان مانگو"، اثر ساندرا سیسنروس است.

کوتاه نگاشت نسبت به Flash fiction اکشن و درام کمتری دارد و تمرکز بیشتری بر یک لحظه دارد. کوتاه نگاشت ها غالباً مستقل هستند و نیازی ندارند که با ایده ها، فصل ها یا داستان های دیگر ارتباطی داشته باشند.

فابل (Fable، حکایت اخلاقی)

فابل را می توان به نثر یا شعر نوشت. آنها عموماً بصورت داستانهای کودکانه دیده می شوند زیرا آنها به حیوانات، موجودات افسانه ای و یا اشیای بی جانی که حالتی انسانی دارند می پردازند. این داستان ها در آخر درسی اخلاقی نیز می دهند، مانند داستان "لاک پشت و خرگوش".

"داستان اسباب بازی ها" (Toy Story) را می توان به عنوان یک فابل مدرن تعبیر کرد.

تمثیل (Parable، حکایت یا داستان ساده و کوتاه با معنی اخلاقی یا مذهبی)

تمثیل نقطه مقابل یک فابل است. این نوع داستان از حیوانات بامزه برای آموزش یک نکته اخلاقی استفاده نمی کند، بلکه این داستان ها در مورد انسان است و از همان ابتدا نیز پیام آن مشخص است. نمونه تمثیل بیشتر در متون مذهبی دیده می شود. از جمله داستان هایی که بصورت تمثیل نوشته شده اند می توان به “لباس جدید پادشاه” اثر هانس کریستین آندرسن اشاره کرد.

داستان های فلش (Flash Fiction، داستانک یا داستان کوتاهِ کوتاه)

داستان های فلش هر نوع داستانی است که کمتر از 1000 کلمه باشد. نوشتن این نوع داستان به شما فضای زیادی نمی دهد، بنابراین کلمات خود را باید بسیار عاقلانه انتخاب کنید. داستان های فلش فقط یک داستان کوتاه مختصر شده نیستند. تمرکز آن لزوماً بر پیرنگ یا شخصیت ها نیست، گرچه باید هر دو را داشته باشند. در عوض، تأکید چنین داستان هایی بر حرکت است: هر جمله باید لایه جدیدی را که ابتدا قابل مشاهده نیست، آشکار کند. اگر یک سطر (یا حتی یک کلمه) داستان را پیشرفت ندهد یا اطلاعات بیشتری درباره یک شخصیت نشان ندهد، احتمالاً این داستان از نوع فلش نخواهد گرفت.

به عنوان مثال "برای فروش: کفش نوزاد: پوشیده نشده" نمونه ای از یک داستان فلش اثر ارنست همینگوی است. همانطور که می بینید با همین 6 کلمه به مرگ غم انگیز نوزاد اشاره شده است.

داستان کوتاه (Short story)

بعضی ها یک داستان کوتاه  را به عنوان هر چیزی در نظر می گیرند که برای رمان خیلی کوتاه باشد، اما بسیار پیچیده تر از آن است. لایه های داستان های کوتاه کمتر از یک رمان یا یک رمانِ کوتاه است و آنها بر یک لحظه از زمان یا چندین رویداد مرتبط تمرکز دارند. آنها همچنین دارای یک راوی هستند زیرا با این تعداد کلمات کم، داشتن تعداد بیشتری راوی امکان پذیر نیست.

داستان های کوتاهِ بلند و داستان های فلش را نیز می توان در همین دسته قرار داد، همانطور که رمان ها و رمان هایِ کوتاه را می توان به عنوان "کتاب" دسته بندی کرد.

داستان کوتاهِ بلند (Long Short Story)

از نظر اندازه یک داستان کوتاهِ بلند بین یک داستان کوتاه و یک رمانِ کوتاه است. این داستان می تواند بیش از یک راوی یا زاویه دید داشته باشد، اما همچنان بر یک لحظه از زمان یا زنجیره ای از حوادث تمرکز دارد. یک مثال خوب از یک داستان کوتاهِ بلند داستان "مردگان" اثر جیمز جویس است. این داستان برای یک داستان کوتاه، خیلی پیچیده است اما به اندازه کافی پیچیده نیست که بتواند یک رمان باشد.

رمان کوتاه (Novella)

طول یک رمانِ کوتاه بین رمان و یک داستان کوتاه است. لایه های آن بیشتر از یک داستان کوتاه اما کمتر از یک رمان است.

یک رمان کوتاه اغلب بر رشد شخصیت ها یا سفر داستانی یک شخصیت تمرکز می کند. نمونه ای از یک رمان کوتاه، رمان "صبحانه در تیفانی" اثر ترومن کاپوتی است. "موش ها و آدمها" اثر جان اشتاین‌بک و "سرود کریسمس" اثر چارلز دیکنز نیز نمونه هایی از این دست هستند - ما با شخصیت (ها) به سفری می رویم که آن ها در طول داستان تغییر و رشد می کنند. با این حال بعید است که همزمان پیرنگ هایی فرعی نیز در داستان وجود داشته باشد و اگر وجود داشته باشد، فقط یک یا دو مورد خواهد بود.

رمان (Novel)

یک رمان علاوه بر پیرنگ اصلی داستان، دارای چندین پیرنگ فرعی نیز است. به عنوان مثال، در کتاب "هری پاتر و سنگ جادو"، اثر جِی. کِی. رولینگ پیرنگ اصلی، هَری در مقابل ولدمورت است و از جمله پیرنگ های فرعی می توان به شکل گیری دوستی بین هری و هرمیون و ران؛ دشمنی او با پروفسور اسنیپ؛ مشکلات خانوادگی و زندگی او در مدرسه اشاره کرد. برخی از اینها بعداً به هم پیوند می خورند، در حالی که برخی پیرنگ هایی فرعی برای شخصیت پردازی و خلق دنیای خیالی داستان هستند.

مطالبی که در سایت "فصل یک" قرار می گیرند و همچنین امکانات سایت همه حاصل تلاش، صرف هزینه و وقت فراوان است. در صورتی که تمایل داشته باشید می توانید به سایت "فصل یک" به شیوه های مختلف یاری نمایید تا بتوانیم مطالب و امکانات بیشتری برای شما کاربران عزیز فراهم کنیم.

همیاری به فصل یک