جزوه عشق : تو برو
1
13
2
67
من نیایم در رهت جانی غریب
تو برو خواهم بمانم می غریب
راه من دیگر جدا گشته ز تو
تو به دنیای خود و من هی غریب
در دو چشم عاشقت خواهان عشق
تا ثریا می رود راهی غریب
ای که امید تو و عشق تو است
رهنمای من به دنیای غریب
با تو من دنیای خود شاهی کنم
بی تو من گم گشته ام مردی غریب
گر که عشقی باشد اکنون در رهت
با تو می آیم به این راهی غریب
**