جزوه عشق : دُر (ج)

نویسنده: mohamadrezaeshghiii

یادم آید ساقه ای شر بوده ای
در وجاهت دیگری سر بوده ای

نوجوانی چون نسیمی زود رفت
در جوانی شاهدی بر بوده ای

تا که سروی خوش قد و بالا شدی
شاخه هایت همگی تر بوده ای

ناگه آن تبر به دست دژخیم کور
با ریشخند و گویی کر بوده ای

کوفت بر آن پیکرت تک ضربه ها
گو به دنیا دیگری دَر بوده ای

سرنگون کرد آن شه والا مقام
نیست کرد هر لحظه ای زر بوده ای

با خودم گفتم عجب بر سرنوشت
باد داد هر تحفه ای دُر بوده ای

**
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.