جزوه عشق : زمزمه
3
46
1
86
همه جنگ و جدل بین من و دل
که گر عاشق شوم وای از من و دل
به خواب خویش دیدم پیک عشاق
که معشوقی بداده بر من و دل
بگفتم عشق را بازی گرفتی
خیالت آشتی است بین من و دل
بگفتا عشق را خواهم ببینی
برون آری حجاب این من و دل
نگین چشمی چو الهامم نظاره
که گر بینی یکی باشد من و دل
بیا عشقی نصیبت شد خدایی
که بس راضی شوی از این من و دل
**