بوی تو : پارت: 2)#به_قلم_زندگی

نویسنده: naznynzhrazybndh


البته میتونستم با سواد باشما اما خب

 اقامون اجازه نمیداد حتی وقتی ازش یاد

 میکنم( اقامون) رو جوری با غیض میگم

 که کنار درخت عشقم به بذر نفرتم هم ابــ

 میدم تا جوونه بزنه 

تا بفهمه این دنیا ارزش هیچی نداره حتی قطره ای اشک 

تا بفهمه پشت یه دوست دارم گفتنا همش پر از هوس هست ـ

هه البته برای من حتی این جمله هم نبود

 تا الکی بودنش مشخص بشه 

وقتی که خبر حامله بودنم رو شنیدم 19سالم بود 

اون موقع ما ازدواج کرده بودیم و به حس

 مسخرم بال و پر داده بودم و تبدیل شده

 بود به عشق عشقی که حتی وقتی حامله

 شدم اون فرد ازم دور بود. کجا بود؟ اون

 ور اب دنبال دختر بازیش



دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.