ارغوانم : عنوان

نویسنده: m02868341

من نگرانتم ارغوانم. نگرانِ حالتم، نگران روزایی‌ام که سردرگمی،نگران ساعت‌هایی‌
ام که دلت میگیره، نگران لحظه‌هایی‌ام که اعصابت از هر چیز ی خورد میشه، نگران وقتایی‌ام که حواست به خودت نیست، نگران وقتایی‌ام که با حواس پرتی‌ جایی میری نگران وقتایی‌ام که آدما اذیتت میکنن، نگران وقتایی‌ام که خسته میشی از دنیا و جایی‌و پیدا نمیکنی که برای روحت امن باشه، نگران وقتایی‌ام که گریه میکنی، نگران روز‌هایی‌ام که کارات خوب پیش نمیره. من همیشه نگرانِ توام، نگران اینم که نکنه کسی چیزی بهت بگه که اذیتت کنه، نکنه رفتاری ببینی که قلبت مچاله بشه، نکنه بیافته اون اتفاقی که نباید و تو لحظه‌ای غصه‌ی چیزی رو بخوری. من نگرانتم. میدونم؛ جایی توی قلب و زندگیت ندارم، میدونم برات مهم نیستم، میدونم علاقه‌ی زیادی به من نداری، میدونم هیچ چیزی که مربوط به من بشه برات مهم نیست، میدونم بود و نبودم فرقی نداره برات، میدونم عاشق من نیستی، میدونم من اونی نیستم که قلبت بخوادش، میدونم منم برات یکی‌ام مثل هزاران آدمی که میشناسی و عادی‌ان برات؛ اما خب، من همیشه نگرانتم. من نگرانت میشم، قلبم برات می‌تپه، حواسم بهت هست؛ هر کاری که لازم باشه برای حال خوبت انجام میدم، سعی میکنم بهت برای خوب بودن حالت کمک کنم و تا می‌تونم از تو دور باشم. من تو زندگیت جایی ندارم، اما بهت قول میدم، با همه‌ی علاقه‌ا‌ی که نسبت بهت دارم، غریبه‌ترین آدمی می‌مونم که همیشه از دور نگرانتم
ارغوانم همه رفتارامو ببخش?
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.