شاید شما هم پیرمردی را که با ویولن کهنهاش زندگی میآفریند ...
وقتی کِرکِره های چشمانم را گشودم خود را در میان علف زاری ...
به هر جا که بگی رفتم،از اخر هم نرفت یادت.
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.