شب بود و او در حال فرار !
برای شما هم سوال شد !
فرار از چه ؟
حتما مثل داستان های تکرای فرار از دست یک باند خلافکاری بزرگ اونم با کلی مدرک !
یا فرار از دست پلیس ؟
هیچ این یک فرار از کوله بار غَمِ !
کوله باری پر از غَمِ دوری خوانواده !
روی صندلی ایستگاه اوتوبوس میشیند و دستگاه جیبی کوچیک رادیوی خود را از کوله بار غَم در می آورد و با وصل کردن هنسفری به آن و اتصال موجی آن به یکی از موج های رادیویی ایران صدای دلنشین یک هم وطن را به کوش میسپارد .
ماه مَن _ احسان یاسین
ماه مَن بیا او حالم و نِظاره کن _ نظر به نوری که میباره کن _ نظر به رقص اون ستاره کن _
ماه مَن شبای تیرمو کنار بزن _ یه رنگی به شبای تار بزن _ بیا او عاشقی رو جار بزن _
...
--- فکر کنم همین جاها باشه .
---- حالا باشه به ما چه .
--- به ما چه ! فکردی باید به اون چه جوابی بدی .. وقتی هلویی به اون با ارزشی رو بدون هیچی اطلاعاتی دربارش و نچشیدنش بعد چند سال نگهداری از دست بدی یعنی چی .
---- اونو که میفهمم .. من میدونم اون حتما بر میگرده پیش ما .. چون نمیتونه به راحتی به کشورش ایران برگرده .. مخصوصا اینگه تو این کشور و شهر حتما گیر کسایی بدتر از چیزی که پیش ما تجربه کرده می افته .
--- پس بیا زود بریم و بهش بگیم دختره بالاخره تونست از دستش فرار کنه .
چی یعنی به این راحتی رهایش کردن به امان این دنیا ؟
حال چگونه به ایران بازمیگردد ؟
... اِاِددامِـهِ داارَرَدِ ...
حال چگونه به ایران بازمیگردد ؟
این را در نظرات برایم بینویسید چون میخواهم حدس های مخاطبین عزیز را بدانم .