--
سی کیو، سی کیو کسی صدامو میشنوه تکرار میکنم
کسی صدامو میشنوه؟
اگر کسی هست میشه جوابمو بده.
..
ســـــــــــال 1999
.. بچه ها یادتون باشه روز دوشنبه مسابقه داریم.
اسامی ای که خونده میشه برای مسابقه انتخاب شدن.
و باید این هفته هر روز به باشگاه بیان.
شــروع میکـنم:
یون جئونگ
یون سوک
جه هوآ
مین هو
...
_هی، مین هو گوش کردی اسم تو رو هم خوند.
راستی... تو مگه نگفتی شرکت نمیکنی.
+منصرف شدم.
_خبـ... چرا به من نگفتی.
+متاسفم این چند روز انقـــدر مشغله داشتم که وقت سر خاروندن نداشتم.
_احیانن این مشغله هات شامل...
مین هو با ارنج به پهلوی هیون مین زد تا اونو متوجه نگاه اســتاد بکنه.
ولی انقدر محکم زده بود که صدای اخ گفتن هیون مین توی سالن باشگاه پیچید.
..
همه مشغول جمع کردن وسایلشون بودن.
هیون مین گفت
_امشب تو همون بار همیشگی می‌بینمت. یادت نره ساعت هشت و نیم اونجا باش.
+خیلی خب سعیم رو میکنم که بیام.
_آااا... راستی یادت نره امدی اون رادیو رو که میخواستی از خونم بگیری
خواهر دیگه بهش احتیاج نداره.
+خیلی خب
خداحافظ.
..
صدای ویبره گوشی
مین هو درحال گشتن به دنبال گوشیش بود
وقتی گوشی رو پیدا کرد متوجه 50تماس ناموفق از طرف هیون مین شد.
به ساعت گوشی نگاه کرد و دید ساعت به این زودی شده نه
احساس میکرد که فقط نیم ساعت خوابیده.
به طرز عجیبی خوابش میومد
ولی اینو میدونست که اگه نره هیون مین کلشو میکنه
به سرعت لباسشو پوشید.
ساعت نزدیک به ده شده بود
مین هو به بار نزدیک شده بود
وقتی رسید هیون مین رو با قیافه ای عصبی دید
_معلوم هست کجایی قرار بود هشت و نیم اینجا باشی نه ده
+ببخشید خواب موندم
_اَه خیلی خب مهمونی که تموم شد
حداقل بیا این رادیو رو تحویل بگیر
+خیلی خب باشه بریم
..
ساعت حدود یازده شده بود مین هو میخواست بخوابه که احساس کرد رادیو روشن شده.
از پشت رادیو یه صدای نا اشنا میومد.
--سی کیو سی کیو
کسی صدام رو میشنوه؟
تکرار میکنم کسی صدام رو میشنوه؟
اگه کسی هست لطفا بهم جواب بده.
ادامه دارد
صدای توـ
