داستان کوتاه که خلاصه ندارد ... در حد چند جمله است اما ....
پیرمردی که همسرش مرتب به دیدارش میآید، پسربچهای که تصادف ...
عشق و اعتیاد، بی پناهی، مرگ و آرزو...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.