سایه های ادریا

سایه های ادریا

M_H_M نویسنده : M_H_M در حال تایپ

داستان های مشابه

دختری حدودا دوازده ساله پدری غرق شده و از احساس سرد مادر ...

در جستجوی خوشبختی ...

...آفازی. این چیزی بود که دکترها بهم گفتن. البته من بیشتر وقت‌ها ...

پرچم ها سقوط کردند. سربازها کشته شدند و اراده مردم ادریا شکسته شد. گسترش قلمرو امپراطوری ساتاناتزا با مرگ آزادی و استقلال ادریایی ها رقم خورد. نخستین موج مبارزان آزادی توسط گرگ بی رحم و ترسناک ساتاناتزایی مهار شد. ترس بر ادریا حاکم شده و رویایی آزادی به خیالی تیره و تار بدل گشت.
حال با گذشت سال ها نسل جدیدی پرچم ادریا را در دست گرفته و برای به دست آوردن آزادی از دست رفته خود دوباره قیام کرده و بار دیگر دربرابر ساتاناتزا و لشکر سربازان و مهره های ترسناکش ایستاداند. جنگ در سایه ها دوباره آغاز شده است.
آزادی و یا سقوط همیشگی ادریا در این جنگ و توسط قهرمانانش، نوشته خواهد شد.
ژانرها: تراژدی / داستان تاریخی / ماجراجویی / واقع‌گرایی
تعداد فصل ها: 5 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.