تنهایی

تنهایی

Zahra_foroughi_lor نویسنده : Zahra_foroughi_lor تمام شده

داستان های مشابه

ما به شمع کیک های تولد، امید واهی داریم..

پاییز بود.. ساعت های دوازده.. همون کافه معروف.. ثانیه ها م ...

ویالونت را هربار در دست گرفتم و نُت هایی که تو نواختی را ...

دبیر بازنشسته ی تنهایی که آخرین لحظات عمرش را می گذراند
ژانرها: داستان کوتاه
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.