آلکتو (AleKto)

آلکتو (AleKto)

Omega نویسنده : Omega در حال تایپ

داستان های مشابه

آدرین پسری که روز تولدش به وحشتناک‌ترین شکل ممکن سوپرایز ...

کسی باشد که با جون و دل به تک تک کلماتی که از دهانت بیرون ...

همینجور که بدنش رو گرفته بود ،سرش رو به میله ها می‌کوباند. ...

چیزی را از تو گرفته اند ولی نمیتوانی آن را پس بگیری...
غرورت را شکسته اند، اما نمیتوانی عقده ات را خالی کنی...
آبرویت را برده اند، ولی آب ریخته شده را نمیتوانی جمع کنی...
زندگی ات را نابود کرده اند، اما نمیدانی چکار کنی...
افرادی مثل آن ها هنوز هم در خیابان ها قدم میزنند بدون اینکه خطری تهدیدشان کند...
افرادی قلدر که زندگی ها را خراب کرده ولی با خیال راحت زندگی خودشان را میکنند...
چه کار میکنی؟... خودکشی؟... احمقانه است! وقتی میتوانی کسی را بکشی، آنوقت میخواهی خودت را خلاص کنی؟...
اگر به نجوای ابلیس گوش فرا دهی، تنها یک کلمه میشنوی..."انتقام"

اما به راستی لذتی که در بخشش هست، در انتقام نیست؟

پ.ن: خواهشمندم دوستان زیر شانزده سال داستان را مطالعه نکنن، چون ممکنه روتون اثر منفی بزاره،ممنون.
ژانرها: اکشن / جنایی / درام / معمایی
تعداد فصل ها: 0 قسمت
    فصل ها

    فصلی تاکنون اضافه نشده است.

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.