عنوان

جامانده : عنوان

نویسنده: Zahra_foroughi_lor

متن خود را بنویسیدداستانک

?جا مانده...?

مدّتیست اینجا، پشت این در شیشه ای نشسته ام و به انتظار باز شدنش لحظه شماری می کنم.
حالم خوب نیست. دست و پایم درد می کند. شاید شکسته باشند.
کاش در را باز کنند لااقل آبی به دست و صورت سیاهم بزنم .
هی می گویم مرا دیر نفرست به خرجت نمی رود که نمی رود.
هی می گویم شبها تا دیروقت گوشی به دست نگیر. اگر زودتر بخوابی، زودتر هم بیدار می شوی و راهی یم می کنی. مگر گوش می کنی؟

حالا هم برو. کارهایت را بکن و بخواب. فردا در راه است.
فردا هم هنوز باید بخوانیَم و راهیَم کنی.
قول بده دیگر فردا ضایعم نکنی،دست و پا شکسته و روسیاهم نکنی...


???
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.