نیاز به تراپی پیدا کرده بودم...

نیاز به تراپی پیدا کرده بودم...

nevisandeh نویسنده : nevisandeh در حال تایپ

داستان های مشابه

این بار مریم سردرگم تر از همیشه است.

نیمه های شب در جاده ای خارج از شهر در حالیکه باران شدیدی ...

جان بخشی و درد دلهای نماز صبح قضاشده با صاحبش

هیچ وقت فکر نمیکردم اینقدر حالم بد باشه که نیاز به تراپی پیدا کنم ! خودمو قوی نشون میدادم و فکر میکردم حالم اوکیه...
ژانرها: داستان کوتاه
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.