داستان کوتاه که خلاصه ندارد ... در حد چند جمله است اما ....
رمان عشق بی رحم شب عروسی مرینت و آدرین مرینت دوست نداشت ...
مادربزرگ!مادربزرگ!بعد از مرگت دیگر زندگی ما آن قبلی نبو ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.