نیمه های شب در جاده ای خارج از شهر در حالیکه باران شدیدی ...
هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست ... هه این هستم دختری که میترسم ...
در این دنیا که بیشتر آدمیان گرفتار اسارت و در بند بودنند ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.