خاطره شیرین نوجوانی

خاطره شیرین نوجوانی

Ayhan_mihrad نویسنده : Ayhan_mihrad تمام شده

داستان های مشابه

این نوشته ها افکار و احساسات من را در برمی‌گیرند. البته ...

آسوناش و خودم حل میکنم ، سختاش و خدام....

رایلا دختر کوچولو خانواده بود اسم مادرش سارا واسم پدرش جاک ...

داستان کوتاه و تک پارتی ،در مورد زندگی بی هدف و بی معنای نوجوانی که کم کم رنگ خوش‌بختی به خودش میگیره..عشق از دور بهتره..

امیدوارم لذت ببرید..
ژانرها: دلنوشته
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.