رمان[ ماه من : پارت ۱۹

نویسنده: mlynabkhtyary71

برگشت بره که گفتم :
نیلماه: حامیم 
برگشت سمتم و گفت :
حامیم : بفرمایید ؟؟
نیلماه : توروخدا سیاه و سفیدو بخون 
حامیم : باید روش فک کنم 《 خنده 》
رفت بالا و شروع کرد به خوندن سیاه و سفید منم با تمام جون دلم همخونی می‌کردم.
✨️
یه سری سیا و سفیدا خوبن
مثل برف لای موهات
مثل پیانو مثل اون دوتا چشمات
مثل ترکیب یه شال سفید 
━━━━━ • ஜ • ❈ • ஜ • ━━━━
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.