ایده های ذهن یک نویسنده نا بَلَد

ایده های ذهن یک نویسنده نا بَلَد

zahra1385far نویسنده : zahra1385far در حال تایپ

داستان های مشابه

دوستی ها فراتر از زندگی هستند!

داستان کوتاه وحشت

جنازه ی مَردی که چاقوی دسته طلایی درون شکمش است روی زمین ...

بیشتر مواقع که کتاب یا رمان میخونم ... هرجا که احساس شلوغی یا پر بودن ذهنم میکنم ، بین خوندن یک فاصله ای میدم و با ایده هایی که تو ذهنم اومدن به داستان از آخرین جایی که خوندم بال و پر میدم . اما به یه جایی که می رسم میفهمم باید به نوسنده با اون ایده های عالی احترام گذاشت ...
ژانرها: داستان کوتاه
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.