دیگر از همه چیز خسته شده بودم؛ آن هایی که بدون خداحافظی ما ...
خاطراتی گذرا و خیلی کوتاه از ذهن یک مرد مغازه دار که در ...
دستش را به سمت کمد دراز کرد، کمد را باز کرد، چیز زیادی برای ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.