ولگرد شمارهی صفر روایتی بیپروا از کودکی بینام، بیپناه، ...
...گوشه خیابان ایستاد و مدتی به مکان نامعلومی خیره ماند. واقعا ...
من مرگم و تو زندگی ....... من تاریکی هستم و تو روشنایی.... من ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.