پادشاه و مرد پینه دوز : پادشاه و مرد پینه دوز
0
6
0
1
در روزگاران قدیم یکی از پادشاهان خوب ایران یک قرارداد یا همان عهدنامه با مردم میبنده که در آن عهدنامه گفته شده بود پادشاه به تمامی مردم ایران زمین کمک مالی زیادی میکنه ولی در ازاری آن وقتی پادشاه به بیماری دچار شد مردم باید نصف آن مبلغ را به خزانه پادشاه بدهند.
پادشاه به عهد خود عمل کرد و مردم بسیار از پادشاه تشکر کردند و خوشحال شدند اما از بد روزگار بعد از چند ماه پادشاه دچار بیماری میشه و حالا وقتش رسیده بود که مردم به پادشاه کمک کنند اما هیچکدام از مردم به خزانه پادشاه کمک نکردند ولی یک نفر بود که به عهد خود وفا کرد و اون کسی نبود جز مرد پینه دوز که وضع مالی خوبی هم نداشت و جز تهی دستان آن شهر بود.
وقتی مرد پینه دوز به سربازان گفت که میخواهد به خزانه پادشاه کمک کند اول سربازان آن مرد را مسخره کردند و با خنده بهش گفتند: تو که وضع مالی خوبی نداری دیگه چرا میخوای کمک کنی اصلا مگه پول داری که بخواهی به پادشاه کمک کنی.
ولی مرد پینه دوز با آرامی باز هم حرف خودش را تکرار کرد وقتی که سربازان دیدند مرد پینه دوز انقدر پافشاری میکند به وزیر گفتند که بیاد تا با مرد پینه دوز حرف بزند و پول را ازش بگیرد.
اول که وزیر مرد پینه دوز را دید تعجب کرد ولی وقتی باهاش هم صحبت شد و مرد پینه دوز به وزیر گفت پادشاه به عهد خودش وفا کرد و کاری کرد که من از مرگ نجات پیدا کنم و الان نوبت من هستش که به عهد خودم وفا کنم.
وقتی وزیر دید که مرد پینه دوز این حرف را زد پول را از او گرفت و انداخت در خزانه پادشاه وقتی که پادشاه دید یکی بالاخره کمک کرده از وزیر پرسید چه کسی کمک کرده حتما آدم خیلی پولداری بوده ولی وزیر وقتی داستان رو برای پادشاه تعریف کرد پادشاه تعجب کرد و به وزیر گفت من هر زمانی که خوب شدم باید برم به دیدار آن مرد پینه دوز.
روز ها گذشت و پادشاه حالش خوب شد و روزش رسیده بود که پادشاه به دیدن مرد پینه دوز برود.
وقتی به خانه مرد پینه دوز رسید به او گفت که چرا وقتی سربازان تحقیرت کردن چرا نرفتی.
مرد پینه دوز گفت چون شما به عهد وفا کردید و وقت این رسیده بود که من به عهدی که با شما بسته بودم وفا کنم.
و پادشاه دستور داد که تمامی پول هایی را که به مردم داده بود را از آنها پس بگیرد.
وقتی پادشاه دید که مرد پینه دوز چقدر با فهم و شعور هست اورا به وزیری خود درآورد.
مرد پینه دوز حالا شده بود یکی از پولدار ترین مرد های شهر و با کمک پادشاه یکی از بهترین امپراتوری های تاریخ ایران را ساخت.
پایان.