امیر و پدرش باید برای تولّد مادرش به روستا بروند،امّا اتفاقی ...
یک عکس، یک بلیت، و نوایی فراموش شده… لیا به تئاتری متروک ...
صدای زنگ یتیم خانه مگنت به صدا در می آید . آقای والس با دوچرخه ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.