«گفتند: وجدان که داشته باشی، قاتل نمیشی…
نگفتند اگر وجدان داشته باشی، مرگ بیشتر اذیتت میکنه.»
پروانهای که میخواست از باتلاق در بره، خون آغشتهاش کرد…
اینجا کسی بیگناه نمیمونه.»
من نمیخواستم… ولی دیگه راه برگشتی نیست.»
حالا، هر قتل، یک راز است.
هر نگاه، یک تهدید.
و هر بخشش، یک خیانت.
نکته: این داستان به صورت یک فیلمنامه است.