بهار بارانی عشق

بهار بارانی عشق

badrielham4 نویسنده : badrielham4 تمام شده

داستان های مشابه

مادربزرگ!مادربزرگ!بعد از مرگت دیگر زندگی ما آن قبلی نبو ...

داییم عاشق شده بود…

...آفازی. این چیزی بود که دکترها بهم گفتن. البته من بیشتر وقت‌ها ...

بهار بارانی عشق: ?
روزی که باران آرام بر خاک روستا بارید، دل‌هایی جوان بی‌صدا به هم گره خورد. کیان و آرزو، در دل مهربانی طبیعت، قصه‌ای عاشقانه آغاز کردند؛ قصه‌ای که در سایه‌ی حسادت شکوفه نزد، اما با نور وفاداری و گرمای دل‌ها به بار نشست. این روایت، زمزمه‌ی عشقی‌ست که در قطرات باران متولد شد و در بهار دل‌ها جاودانه ماند.
ژانرها: عاشقانه
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.