تا انتهای شب

تا انتهای شب

Ahmadpaya13 نویسنده : Ahmadpaya13 تمام شده

داستان های مشابه

چشمانش را با درد باز کرد! کجا بود؟ چرا چیزی بیاد نمی آورد؟ ...

میخوام یکـ توضیحـ کوتاه در مورد سایتـ بزارمـ.

من قاتل هرکسی به جز خودمم حوصلم سر میره آدم میکشم پس سر به ...

? خلاصه داستان:

لیانا که کل خانواده خودش رو از دست داده میفهمه که یه سری نیروی ماوار طبیعی به دنبال گردنبند اجدادی او که از مادربزرگش به ارث رسیده هستند اون در عین فرار بود که پسر گرگینه به اسم اریا اونو نجات میده.
اون ها با هم راهی سفری میشن تا از حقیقت گردنبند سر در بیارند و در طول مسیر با شخصیت هایی مثل رز که یه خون اشام گوشه گیره و بنیامین که یه انسان شکارچی ارواحه و خودش هیچ روح توی بدنش نداره و حتی حافظه خودش رو از دست داده رو به رو میشن و با این گروه به دل سفر میرن...
ژانرها: تخیلی / ترسناک / طنز / ماوراء الطبیعه
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.