زندگی در مرگ : قسمت سوم

نویسنده: mortezaaaaa9

وقتی دختر داشت به خانه بازمی‌گشت، احساس کرد کسی او را تعقیب می‌کند.
او می‌دوید و سعی می‌کرد با پلیس تماس بگیرد، اما ناگهان مردی سیاه‌پوش و با صورت پوشیده سعی کرد چاقویی را در شکم دختر فرو کند. در آن لحظه، دختر سخنان فرشته مرگ را به یاد آورد.
فرشته مرگ درخواست کمک کرد؛ ناگهان فرشته مرگ در قالب انسانی ظاهر شد و مرد را گرفت. وقتی آمد تا نقاب مرد را بردارد، مرد با چاقو به بازوی دختر زد و فرار کرد و دختر از ترس بیهوش شد.فرشته مرگ که وظیفه اش محافظت از دختر بود، مجبور شد مرد را رها کند و دختر را به بیمارستان برد.
دختر وقتی چشمانش را باز کرد، در بیمارستان بود و فرشته مرگ کنارش نشسته بود.
دختر پرسید: «چی شده؟ اون مرد کی بود؟»
فرشته پاسخ داد: من نتونستم او را بگیرم!
_چرا؟
_وظیفه من محافظت از توست، و اگر او را می‌گرفتم، نمی‌تونستم تو را به بیمارستان برسانم. از اونجایی که  در خطری، من به شکل انسانی در کنارت می‌مونم تا قاتل رو پیدا کنی.
دختر از ترس گریه می‌کرد. فرشته مرگ احساس عجیبی داشت، احساسی که قبلاً هرگز تجربه نکرده بود. احساسی که شبیه ترس و غم بود.
شب، دختر به فرشته یک بالش و پتو داد تا روی کاناپه بخوابد، اما فرشته در جواب گفت: «من نه می‌خوابم، نه غذا می‌خورم، نه خسته می‌شوم و هیچ احساسی دارم.»
دختر جواب داد: باشه، پس خودت را به خواب بزن تا منم بخوابم. 
صبح وقتی دختر برای خودش صبحانه آماده کرد، برای فرشته هم بشقاب گذاشت. فرشته نگاهی به بشقاب انداخت و دوباره گفت: «من نه می‌خوابم، نه غذا می‌خورم، نه خسته می‌شوم و هیچ احساساتی ندارم.»
دختر گفت: ما آدم‌ها وقتی کسی پیش ماست، چیزی که می‌خوریم رو باهاش تقسیم می‌کنیم.
_اما من آدم نیستم.
_وقتی به انسان تبدیل شدی، باید یاد بگیری مثل ما رفتار کنی. تا زمانی که قاتل رو پیدا کنیم و تو از اینجا بری بهت یاد میدم چطور مثل ما آدما رفتار کنی. حالا بیا یه نقشه بکشیم تا قاتل رو سریعتر بگیریم.
_همونطور که گفتم، کاری از دستمون برنمیاد. فقط باید صبر کنیم و نشانه‌ها رو دنبال کنیم. 
_اگه منتظر نشانه‌ها بمونیم، ممکن است هرگز اونو نگیریم. ما می‌دونیم که قاتل دنبال منه تا منو بکشه و یک سری نشانه های ظاهریش رو هم میدونیم.
_اطلاعاتمون به قدری کم هست که نتونیم دنبالش بگردیم.
_ خب، اگه ما نتونیم بریم دنبالش، اون که می‌تونه بیاد دنبالمون...
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.