شبی که ماه خونین بر آسمان نشست، تقدیر جهان دگرگون شد.
در میان تپههای شن و زیر نوری سرخ و سنگین، کودکی زاده شد با موهایی به رنگ نقره و چشمانی شعلهورتر از آتش.
او را "اسکارلت بلادروز" نامیدند — فرزندی برگزیده از سوی ماه، که یا ناجی جهان خواهد بود… یا آغازگر تاریکی بیپایان.
در سرزمینی که افسانه و واقعیت در هم تنیدهاند، تنها یک انتخاب میتواند سرنوشت همه را رقم بزند.
نجات... یا نابودی.