ژانرها
جستجو در ژانرها
اکشن
تخیلی
تراژدی
ترسناک
جنایی
داستان تاریخی
داستان کوتاه
درام
دلنوشته
دلهره آور
شعر
طنز
عاشقانه
علمی تخیلی
فلسفی
فولکلور
ماجراجویی
ماوراء الطبیعه
معمایی
واقعگرایی
پلیسی
داستان های کاربران
وبلاگ
تماس با ما
درباره ما
تالار گفتگو
محصولات
ورود / ثبت نام
0
لب ساحل
لب ساحل
دنبال کردن نویسنده
دنبال کردن داستان
معموریتمون : لب ساحل
نویسنده:
soltaniabbas238
2
32
1
1
فردا تولد پریساس و روز مشخص شدن هویت آرتین هنوز تو شمالیم قراره شب حرکت کنیم
رویال:ارتین شغلت چی بوده؟
و همین جمله باعث بود که خشم آرتین بیدار و عصبی شه و ١*٢*٣ و گروپــــــــــــــ
+هوی مگه در سرد خونس؟!
رویال:م....مگه من چی گفتم؟
+هیچ بیخی الان میرم پیشش ببینم چه مرگشه
+ژاکتم رو برداشتم برداشتم و رفتم لب آب روی یه سخره نشسته بود رفتم کفشام رو در آوردم و نشستم لب آب
+چرا هر دفعه ازت سوال میپرسن فرار میکنی
_فرار نمیکنم
+چرا،بعضی وقتا هوا خوردن اسم دیگه ی فرار کردنه و همه باهاش خودشون رو گول میزنن
_واقعا
+منم با این کار همیشه خودم رو گول میزنم
......._
+فردا یه جایی دعوت شدیم باید بیای حتما خوش میگذره بهت
_ممنون
+آها راستی جناب سرهنگ نگران نباش من یکی میشناسمت
و یه پوزخند زدم رو رفتم سمت ویلا
ارتین:)(:
هنوز تو تعجب بودم یعنی این دختره از کجا منو میشناخت
یه جوری بود خیلی مرموزه باید سر از کارش در بیارم یهو گوشیم ویبره رفت از طرف خودش بود
_فکر فضولی تو کارم رو از سرت بیار بیرون مستر
یهو عصبی شدم بلند شدم و فریاد زدم یهو زیر پام لیز خورد پنج
دیقه بعد داشتم یخ میزدم یهو یه چیزی اومد تو ذهنم
+نکنه این موجود مرموز دراکولایی چیزی باشه
_میخای دیگه بهم بگو یه سر دو گوش
یه پتو داد دستم انداختم دورم
_پرت شدنت خیلی جالب بود.......اوم حالا سالم هستی؟
+نمیخاد تو یکی جوش منو بزنی بچه نگران نباش در قید حیاتم
جیوا:)(:
اه اعصابم رو خورد کرد پسره ی خودخواه مغرور حقشه میزاشتم قندیل ببنده
پنج ساعت گذشته و الان ساعت ١۰ با اعصابی داغون رفتم دم اتاقش و یهو درو باز کردم و گفتم هوی جناب........
لخت وایساده وسط اتاق و موهاش مثل کمد من توهم توهم بودن
حواسم نبود ولی دوباره شدم همون جیوای سابق یه سوتی زدم
و گتم
+اوففففف هیکل رو داداش
یهو کوبیدم رو دهنم و ب تعجب به آینه ی روبه روم نگاه کردم
دیدگاه کاربران
نام *
ایمیل *
0/2000
ثبت
جدیدترین تاپیک ها:
داستان به جرم عاشقی
motahharehbaghany
|
۱۱ آذر ۱۴۰۳
داستان کوتاه کله آژیری
Rizer
|
۹ آذر ۱۴۰۳
کتاب جدیدم؛ سهگانه آیوی اندرسن منتشر شد!!
NegarMojiri
|
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
یه سوال
shmsyfatmh032
|
۷ مرداد ۱۴۰۳
نظر شما در مورد ترجمه و بازنوسی داستان های خارجی
jabbar
|
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
بیشتر
تقویت مهارت های داستان نویسی
جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.
خانه
تماس با ما
درباره ما
قوانین و مقررات
تالار گفتگو
صفحات مفید
قوانین و مقررات
آموزش نوشتن رمان در سایت داستان نویسی فصل یک
تالار گفتگو
پیام های کاربران
محصولات
همیاری
مطالب تصادفی
چگونه یک داستان ترسناک بنویسیم؟ 5 نکته کاربردی برای داستان نویسی در ژانر وحشت
ضد قهرمان چیست؟
3 قانون طلایی برای نوشتن یک کتاب علمی تخیلی
10 کتاب برتر در زمینه خودسازی و خودیاری، مناسب برای تمام سنین
نحوه نوشتن یک داستان کوتاه در 7 مرحله
شبکه های اجتماعی
بازنشر مطالب حتما باید با ذکر منبع باشد. در غیر این صورت قابل پیگیری است. Fasle Yek ۱۴۰۳
©
خطا
برای "
" باید وارد حساب کاربری خود شوید.