پاده شاهی در منطقه سرسبز شاداب زندگی میکرد که روزی بیمار شد وطبیبان از درمان بیمار عاجز ماندند شاه عذر خود خواست که از دست شأن چیزی ساخته نیست شاه هم مجبور شد که جا نشین خود را قبل از فوت اعلان نماید شاه گفت من جانشین کسی را انتخاب مینایم که قبل از فوت من دریک شب در قبری که برای من می خوابیده همان پاده شاه جدید شماست این خبر رادر سراسر کشور اعلام نماید ولی کسی پیدا نشد که در قبر بخوابد تا این که یک مرد حاضر تا درین قبر بخوابدروزی از روزها پاده شاه برای دیدن آن مرد رفت دید که مرده است پاده شاه دید که در دیوار نوشته شده است ای بشر از گمان کرده ای که دنیا مال تو ست تمام