بسمه رب الفلق
نام رمان:من خالتورم
نویسنده:Nersia(نام اصلی ذکر نمی شود.)
توضیح:(خالتور از واژهٔ روسیِ «خالتورا» (به روسی: халтура)، بهمعنیِ «کار بیارزش»، «کارِ با کیفیتِ پایین»، «کارِ سرِهمبندیشده»، «آشغال» و «بُنجُل»، ریشه گرفتهاست.)اما در این رمان غنیمت بی ارزش معنا می شود.
هدف:(توضیح دادن پدیده ی (Roswell) و بحث اینکه چه اتفاقی واقعا در آن حادثه افتاد و پدید آوردن اثری جدید از تفکری جدید نسبت به نگرش این پدیده همرا با عنصر تخیل)
ژانر: _جنایی_ جنگی ـ سیاسی ـ علمی
زمان پارت گذاری:نامعلوم
خلاصه:همه چیز از یک تولد آغاز می شود، تولدی که قرار نیست و نبوده که رخ دهد، حال فرزند بدون سر و مغز ،زیر دستگاه می رود و خدا می داند که پروفسور جی . گو آلدر و بقیه ی دانشمندان سازمان سیاه آمریکا ، این بچه را به چه چیزی تبدیل خواهند کرد. یک مانستر(هیولا)؟ یا یک ابر انسان شبیه ساز شده؟
تکه کلام شخصیت اصلی: من ترجیح می دم توی جهنم فرمانروایی کنم تا اینکه توی بهشت خدمت!
***