آرامش

آرامش

sadat نویسنده : sadat تمام شده

داستان های مشابه

شده تمام روزهایی که قهقهه زدی، یادآوریش بشن زجر درونیت� ...

زمینی را تصور کنید که با دنیای عجیب خارج از خود، هیچ آشنایی ...

داستان، داستان جوانکی یهودی است که در روز مصلوب شدن فردی ...

نور مهتاب با تلاش فراوان خود را از میان برف و بوران به داخل اتاق کشانده بود. او هم مثل من تنها بود. شب های تیره را برای «هیچ‌کس» روشن می‌کرد. همدم آدم‌های ناباب کوچه و خیابان بود. دور افتاده‌هایی مثل من.
ژانرها: تخیلی / داستان کوتاه
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.