بابام حاجی بود ، اما من شدم دختر ناخلف ! هجده سالم که بود ...
داستان یه نویسنده مریض که از نامید کردن دنبال کننده هاش ...
کیمیاگری که دنبال جاودانگی است ولی اتفاقات زیادی براش رخ ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.