دانشجو های عاشق : قسمت ۶

نویسنده: jisoo

بعد از صحبت درباره دانشگاه هامون بهش گفتم داشت یادم می رفت به یونگ رو گفتم رابطه داریم
خیلی واکنش خوبی داشت فکر کردم ناراحت میشه ولی خیلی هم خوشحال شد.
بعدش هه این منو رسوند خوابگاه بعد و بغلش کردم و رفتم.
رفتم تو اتاق دیدم یونگ رو و مین هو تو اتاق نیستن بعد سریع دویدم و رفتم تو کافه تریا دیدم اونجا هم نیستن!!
کل خوابگاه و دانشگاه رو گشتم ولی اونا هیج جا نبودن.
رفتم دم در اتاق خانم لی در زدم گفت بیا تو 
در حالی که نفس نفس میزدم گفتم
خانم لی یونگ رو و مین هو گم شدن!
هیج جا نیستن
گفت یعنی ناپدید شدن؟
گفتم بله
سریع به پلیس زنگ زد و ماجرا رو گفت
بعد از یه ربع پلیسا اومدنخانم لی و من ماجرا رو براشون تعریف کردیم.
پلیسا رفتن تو اتاق ما یعنی اتاق ۲۰۷ 
یهو دیدن نزدیک تخت مین هو یه کوچولو خاک ریخته
پایان قسمت ۶
از اینجا به بعد ماجرا هیجان انگیز میشه
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.