عنوان

گفتگو با الکساندر : عنوان

نویسنده: sepehrdanaiefar

من آلکساندر هستم،۲۳ساله!

-از دیدنت خوشحالم آلکساندر,من هم دکتر پتروف هستم چه کمکی از دست من بر میاد؟

اگر کسی ادعا کنه که با مردگان گفتگو یا دیدار میکنه ،یک بیماره؟

 -درواقع صحبت با عزیز از دست رفته می‌تونه برای یک شخص داغ دیده خیلی مفید باشه،من بیماران زیادی داشتم که بخاطر مرگ دوستانشون خیلی ناراحت بودن و سعی میکردن با اونها صحبت کنن ، اما از نظر من مرده ها نمیتونن با ما صحبت کنن، چنین چیزی غیرممکنه! آیا شما عزیزی رو به تازگی از دست دادید؟

اوه بله! در طول دو هفته چهار تا از دوستان من مردند!

-اوه،واقعا متاسفم ،این بدشانسی بزرگیه،میتونم بپرسم به چه دلیل از دست دادیشون؟ 

خب...ترجیح میدم بعداً دربارشون توضیح بدم!

-البته!پس فکر میکنید دوستانتون رو که از دست دادید به دیدار شما میان و حتی با شما حرف میزنن؟

 بله دقیقا! بنظر شما... این...این یه نوع بیماریه؟

 -خب... شاید...

راه حل شما چیه؟ 

-بسیار خوب.میخواهیم این مشکل رو حل کنیم.بلند شو و کنار این پنجره بایست و به اون دختر که در ساختمان روبه رو ایستاده خوب دقت کن.

 خب؟ 

 -خب... حالا از تو میخواهم رنگ پوستش را کمی تیره تر کنی!

 اما ... این کار غیر ممکنه! 

 -کاملا درسته! 

این دختر یک انسان واقعی است! تو در مورد او اشتباه نمیکنی!

 متوجه نمیشم! 

 -توهم ها زاده ی ذهن خودت هستند، بنابراین برای اینکه بفهمی آیا افراد ، واقعی یا فقط یک خیال هستند،فقط کافیه ،از خودت بپرسی، آیا میتونی چیزی از ظاهر آن ها را باب میل خودت تغییر دهی؟ 

 تا حالا چنین چیزی نشنیده بودم!

 
-از شما میخوام دفعه بعد که دوستانتون رو دیدید یاد حرف من بیوفتید تا فراموش نکنید که آن ها فقط یک خیال هستند!

 اوه، از بحث خارج نشیم ،راستش دکتر! اصلا از شکل عینک شما خوشم نمیاد میتونم کمی رنگش را دست کاری کنم؟ 

 -البته ،امتحان کن! 

 خب...کمی دسته اش را نازک تر کردم، نگاه کنید ،راضی هستید؟ 

 -البته! چه سلیقه ی خوبی!
  
خیلی ممنونم

-اوه در هر صورت ،به من نگفتید دوستانتون رو چرا از دست دادید! 


خب...راستش من از پاره کردن گلوی آدم ها خیلی لذت میبرم...
به من احساس آرامش میده! 
اما هیچ وقت حدس نمیزدم دوباره مجبور بشم با اونا هم صحبت بشم!

 - در هر صورت امیدوارم بتونید از پس این مشکل بر بیاید و از سرگرمیتون بیشتر لذت ببرید

 خیلی ممنون دکتر!

 -خب!فکر میکنم برای این جلسه کافی باشه،در هر صورت آیا تمایل دارید، من رو کمی جا به جا کنید؟آنجا کنار در ورودی،ممکن است کسی گلوی بریده شده ام را ببیند!

 اوه بله !موافقم! 
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.