۶

اژدهای برفی 1 آشنایی : ۶

نویسنده: ZahraB

زندگی گذر تکرار ها است...


    "حدود صد سال پیش؛ در "معبد فوژو" درست بالای کوه یخی، گنجی مخفی شد که تنها دونفر از آن خبر داشتند و به چشم خود آن را دیده اند. ا.لین نفر "استاد فوژو"؛ مردی چاق با صورتی خشمگین و ریش های سفید تقریبا بلند، که در رزمی و جادو مهارت بالایی داشت و دومین نفر "شاین" پسر و شاگر او؛ مردی قدبلند و صورت سفیدی که در تیراندازی و کنگ فو مهارت عجیبی داشت.استاد فوژو نگهدارنده‌ی گنج بزرگ بود و برای این که مطمئن باشد بعد از او کسی میتواند از این گنجینه محافظت کند؛ آموخته های خویش را به پسرش آموخت و از آن به بعد، آنها با هم از آن گنجینه محافظت می‌کردند؛ اما استاد به مریضی لاعلاجی دچار شد و پس از چندین سال در عذاب؛ از دنیا در گذشت. شاین نیز در راه حفاظت از گنجینه ای که در مردمان حریصی به آن چشم داشتند، آسیب دید و پس از آن هرگز توانایی حرکت کردن را نداشت. 

      تنها کاری که می‌توانست انجام دهد، مخفی کردن گنجیه و پس از آن مرگ بود. او بعد از انجام این کار در آرامش خاطر درگذشت و تبدیل به یک افسانه دست نیافتی شد. اما همچنان مردمی که افسانه ها را قبول و باور می‌کنند؛ با این سختی مشقت بار روبه رو می‌شوند و سعی و تلاش می‌کنند تا آن گنجینه را بیابند. ما افسانه را باور داریم و محل تقریبی گنج را هم می‌دانیم، پس باید شجاع باشیم و آمادگی رویارویی با هر مشکل و خطری را هم داشته باشیم. در این صورت نجات پیدا می‌کنیم و به گنج بزرگ فوژو دست می‌یابیم. هر چیزی بود را می‌توانیم باهم سهیم شویم. نصف من،نصف تو!"

   طناب را ازش گرفتم و به دور کمرم وصل کردم. اول او رفت و من به دنبالش از روی یخ های تیز و سُر رد شدم.سفر نسبتا طولانی در راه بود...
   چند میرانو شکار کرده بود و من مقداری از یخ هارا برای استفاده در راه آب کرده بودم. 
شاید پس از سی دقیقه به پایین و بدنه کوه رسیدیم، تا همان لحظه سفر توانسته بودیم از روی یخ ها نجات پیداکنیم. هرکداممان دو وسیله چکش مانند داشتیم، که از استخوان های تیغ میرانو درست کرده بودیم تا راحت تر از کوه بالا رویم. برای من استفاده از آن وسایل عجیب و غریب سخت بود، اما بعد از 4 ماه زندگی در میان برف ها، کم کم دستم آمده بود که باید چه کاری انجام د
هم.
حدود دوازده متر بالا رفته بودیم که دنیا دور سرم چرخید و جلوی چشمانم سیاه شد. صدای اطراف ارام محو می‌شدند؛ و دیگر چیزی نفهمیدم...
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.