بود که به عالم آدم گیر میدم بعداز شستن دستو صورتم به سمت حیاط رفتم و به سمت جای همیشگی که مامان بابام مینشستن صبحونه میخوردن رفتم روی ایوون نشسته توی ایوون نشسته بودن کنار مامانم نشستم به چهره بابا نگاه کردم معلوم بود عصبانیه چون همیشه موقع عصبانیت خیلی س

پابرهنه : بود که به عالم آدم گیر میدم بعداز شستن دستو صورتم به سمت حیاط رفتم و به سمت جای همیشگی که مامان بابام مینشستن صبحونه میخوردن رفتم روی ایوون نشسته توی ایوون نشسته بودن کنار مامانم نشستم به چهره بابا نگاه کردم معلوم بود عصبانیه چون همیشه موقع عصبانیت خیلی س

نویسنده: fsndgly

دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.