او همیشه برمیگشت. این بار هم؟
وقتی که خون تو بومم را رنگ آمیزی کرد، فهمیدم که قلبم از تپش ...
همینجور که بدنش رو گرفته بود ،سرش رو به میله ها میکوباند. ...
فصلی تاکنون اضافه نشده است.
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.