سنگ صبور

سنگ صبور

fatymasahandy نویسنده : fatymasahandy در حال تایپ

داستان های مشابه

رایلا دختر کوچولو خانواده بود اسم مادرش سارا واسم پدرش جاک ...

داستان از آنجا شروع شد که گایونگ تصمیم گرفت مدرسه اش رو عوض ...

زوجی جوان که در رابطه ی لانگدیستنس هستن بعد از یک مدت زمان ...

این داستان بر اساس واقعیت نوشته شده.



دختری با گرفتن انتقام وارد یه رابطه میشه وبرای گرفتن راحت تر انتقام تظاهر به عاشق بودن میکنه و در گرفتن این انتقام کلی ضربه میخوره. درحالی که او هیچ چیز از عشق نمی‌دانست، فقط اسمش به گوشش خورده بود.
یک روز به اصرار دوستش که از او میخواهد، او را برای تماشای مسابقه همراهی کند.
در آنجا بود که همه چیز با یک شوخی شروع شد......
ژانرها: عاشقانه
تعداد فصل ها: 2 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.