همه چیز درست پیش رفته بود تنها یک مرحلهٔ دیگر تا نابودی صددرصد ویروس باقی مانده بود.
دکتر پارسا با تعجب به مانیطور نگاه کرد، نمودار ها خط ثابتی را نشان می دادند و هیچ علائمی را ثبت نمیکردند، تنها ضربان و دمای بدن موش بود که هر لحظه بیشتر میشد و در نهایت زنگ هشدار دستگاه های مختلفی که به ماسکلیکس وصل بود به صدا در آمد.
هنوز صدای فریاد و خوشحالی اعضای پروژه از گوشی هوشمند به گوش میرسید. دکتر پارسا پشت میکروفن با لحن وحشت زده ای گفت: واکنش..... متوقف شده!
استاد منتظری با شلوغی و داد و فریادِ موجود در بخش مرکزی صدای دکتر پارسا را نشنید از پشت میکروفون با صدای بلند گفت: چی میگی علی متوجه نمیشم؟
_ میگم واکنش متوقف شده هیچ علائمی ......
هااااااا ..... وای.... نه خدای من..نه.
+ چی شده؟اونجا داره چه اتفاقی می افتد؟