ساعت های ۱۲ ظهر بود نمیدونستم ثانیه ها چطوری گذشت..
خاطرات فرارند؛ مثل ماهی در یک قدمی تور ماهیگیری...
داستان درمورد دختری است که پشت کار فراوان دارد و تلاش میکند ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.