عنوان

دلنوشته : عنوان

نویسنده: sanazgolami46

ای جوانــــــی ، ♫♪

رفتی ز دستـــم ، در خون نشستــم

جوانــــــی، کجایــــی ♫♪

چرا رفتـــی که من بر تو عهدی نبستم

غم پیری ، نبود دیری ، که در هم شکستــم ♫♪


چه امید به کف داده ام را یگانی

کنون حسرت برم روز و شب بر جوانی ♫♪

نه هوشیار و نه مستم

ندانم که چه هستم ♫♪

جوانی چو رفتی تو ز دستم

♫♯♯  ♫♫♯♫♯♫

ندیدم سود از جوانی در زندگانــــــــی ♫♪

چه حاصل از زندگانی دور از جوانی

جفا کن که بودم دردا که دیدم از مهربانان ، نامهربانی ♫♪

غمت را نهفتم در سینه اما با کس نگفتم راز نهانی

ندیدم سود از جوانی در زندگانــــــــی ♫♪

♫♯♯  ♫♫♯♫♯♫

چه حاصل از زندگانی دور از جوانی

چو این دل به نشا دادم ♫♪

که چون جویم از رهابم

امیدم کجایــــی ، کجایـــــی ♫♪

اگر در برم نیایــــی ، بخوانم با سوز هجر و داغ جدایـــــی



بخوانم با سوز هجر و داغ جدایــــی ♫♪
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.