چشمهایش تار میدیدند. فکش بی اختیار روی هم میخورد و صدای ...
نمیبخشم?کسایی که باهمه وجودم بهشون محبت کردم ؛ولی دلموشکستن،،اونایی ...
نیمه های شب در جاده ای خارج از شهر در حالیکه باران شدیدی ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.