درباره M_Sadat

  M_Sadat
  تاریخ عضویت: ۱۲ فروردین ۱۳۹۹

آخرین پیام

  ۱۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۱:۰۶

خُب سلام رفقا! امیدوارم که حالتون کلییییییی خوب باشه و سلامت روزگارتون رو بگذرونید. همین اول کار بگم که دوباره به عرصه نوشتن بازگشتم و باکلیییییی ایده و داستان جدید قراره بترکونم. ازتون خواهش میکنم حتما حتما یه سر به داستان های قبلی بزنید و نظراتتون رو بگید که قراره ادامه داستان ها با کلی هیجان و ماجراجویی طی بشه. امیدوارم که از داستان ها خوشتون بیاد و لذت کافی رو ببرید. راستی حمایت فرامشتون نشه دوستان خوبم:))))) خوش باشید و موفق.

داستان های M_Sadat

2 داستان منتشر شده
یک استکان چای 1 در حال تایپ

یک استکان چای

۲۶ بهمن ۱۴۰۲

همانطور که به طرف آشپزخانه می‌رفتم، گفتم:« به نظر من، دنیا هنوز هم جای زندگیه» صدایش را کمی بلند تر کرد تا بشنوم:«منظورت زنده بودنه؟» _«زنده بودن هم بخش اصلی زندگیه»

0 0 724
تابلو فرش زندگی من 1 تمام شده

تابلو فرش زندگی من

۳ شهریور ۱۴۰۰

میگن آدما توی خاطراتی که باهامون میسازن ذخیره میشن. ولی تو انگار توی تمام بو های خنک، تمام رنگ های شاد و شیرین، توی تمام طعم های ترش و ملس زندگیم ذخیره شدی. «امان از دست تو...»

0 4 1 K
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.