کلاشینکف
۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
najib_rezai1234najib
ارامش دختری که با وارد شدن به محله حدید، با پسری به نام اتاش که تو کشتی کج نظیر نداره آشنا میشه. همه به خاطر لکنت زبون آرامش مسخره اش میکنن اما وقتی اونو کنار اتاش میبینن نمیتونن حتی نگاه چپ بهش بندازن!