مجموعه داستان های کوتاه : بُز 

نویسنده: Ermiya_M

میدانم که یک بز سرکش در این گله بودم .
میدانم که از طمع و عطش میوه ای از باغ تو چیده ام .
میدانم که قلم من سلاح است .
اما پشیمان نیستم .
پشیمان نیستم که مرا در چشم های خود زندانی کردی ! 
در این پا ها و دست ها و استخوان ها گرفتار شده .
من پشیمان نیستم!
هرچند قول داده ام بازگردم اما دوای این درد اعدام است 
مرا به دار بیاویزید ! 
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.