البته! در ادامه یک داستان ترسناک کوتاه براتون آوردهام: --- *نام داستان: سایههای شب* در یک شب تاریک و مهآلود، چند نفر از دوستان تصمیم گرفتند نزدیکی جنگل بروند و ماجرای آنجا را بررسی کنند. آن شب، آسمان ابری و هوا سرد بود، و فقط چراغ قوههای کوچکشان روشن بود. وقتی وارد جنگل شدند، صدای خشخش برگها و صدای جیرجیرکهای شب به گوش میرسید، اما چیزی غیرعادی نبود. تا اینکه ناگهان یکی از آنها چراغ قوهاش را خاموش کرد. در آن لحظه، همه حس کردند چیزی آنها را در بر گرفته است. در تاریکی مطلق، سایههای عجیبی شروع به حرکت کردند. سایههایی بلند، ناهموار، و نامشخص که جلومان ظاهر شدند و با حرکاتی عجیب و مرموز، نزدیکتر میشدند. یکی از دوستان فریاد زد و به سمت خروجی دوید، اما در یک لحظه، سایهها به سمت او هجوم آوردند و صدای فریادهای وحشتناک از آن باقی ماند. دوستان دیگری هم تلاش کردند فرار کنند، اما هر کدام یکی یکی ناپدید شدند، گویی از دنیای دیگر بودند. وقتی عاقبت آخرین نفر توانست با وحشت و تپش قلب از جنگل خارج شود، دیگر هیچ صدایی یا نشانی از دوستانش نمانده بود. شب آن شب، همه کسانی که آنجا بودند، گفتند که سایهها، روحهای سرگردان کسانی هستند که در آن جنگل گم شدهاند و هر شب، در کنار صدای باد و خشخش برگها?
سلام سلام بچه ها نویسنده داستان های خیالی و واقعی هستم امید وارم حمایتم کنید تا فعالیتم رو شروع کنم ❤️?
پایان فصل 1 ولگردشماره صفر تقدیم نگاه های گرمتون تاریخ انتشار فصل2 و 3 در روز22ابان ماه است با تشکر از صبر و شکیبایی شما -ویدا صدیقی مورنانی.
سلام میشه آخرین فصل منتشر شده از دوسال تموم شد دیدارت به قیامت من رو بخونید دربارش بهم نظر بدید.
سلام به دوستان عزیز قسمت دوم داستان آخرین سی روز آتش منتشر شد مشتاقانه منتظر نظرات شما هستم
درباره من/ بیوگرافی تعریف از خود نیست اما خیلیا درخواست معرفی کوتاه کردن. همونطور که میدونید Ayhan_mihrad هستم. ادعا نمیکنم که نویسنده هستم.. به این دلیل که هنوز ایراد های زیاد داخل رمانهام هست که باید برطرف بشن. نوشتن کار آرامش بخش و سرگرمی خوبیه. بنده ساکن شیراز هستم. تایپ شخصیتیم istp. سرگرمی مورد علاقم نوشتنه. و اینکه چنتا رمان دیگه هم دارم. بعضیها تموم شدن و بعضی، ها ناتمام هستن. مثل: _قتل عام شب(ویرایش شده) _مارشال زنده است _طنین شهر مردگان(ویرایش نشده) _جنون خفقان _زندگی پادشاه ماه(درحال ویرایش) _مسافری از زندان(به زودی منتشر میشود _سندروم تلخ عشق(به زودی منتشر میشود و... . و از جمله رمانهای کوتاه و داستانک: _ساعت صفر _امیر من _نبرد خاموش قلب ها _سایه های ناپیدا _بخشی از رمان "عشق مجازی" _سکوت کلارا _سایه ای در یاکوتسک _هفتمین در _پنجره ای به خاطره _رویای قهرمانی _روز سوم، خاک هنوز گرم است _آخرین زنگ و... . امیدوارم لذت ببرید. فعالیت میکنم در سایت های: _Blogix _فصل یک _ویرگول _تار بیو و... . امیدوارم مطلب مفیدی بوده باشه. تشکر بابت نگاه های گرم شما عزیزان. اسم کلی رمانها و داستانک ها: plata _the plata novels_ Ayhan_mihrad ★★
سلام من این داستان را با علاقه نوشتم امیدوارم خوشتان بیاد دوستان ✌?
سلام دوستان من تازه رمان جدیدم رو منتشر کردم اسمش: سایه پنهان هستش خوشحال میشم بخونیدش امیدوارم لذت ببرید و نظر بدید نظراتتون برام خیلی محترمه می تونم ازشون برای بهتر کردن داستانم استفاده کنم. منتظرما
آیا از حذف پیام انتخاب شده اطمینان دارید؟
۱۷ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۲۲:۵۶
لطفاً داستان های داخل رمان من و تو من رو بخونید. هر فصل یک داستان جدا و متفاوت با داستان های دیگه اش داره. اگه خوندید لطفا دربارشون بهم نظر بدید ?? تا بتونم خوب یا بد بودن داستان هام و قلم خودم رو بدونم تا در داستان های بعدیم از نظراتتون در بهتر شدن داستانهام استفاده کنم...