لاله زار های عشق من
زندگی مجالم نداد تا بیشتر از این عشق را را در عاشقی تجربه کنم هرچند عاشقی کردن را خوب بلد شدم... ? تا کنم عاشقی در ره عشق... ?
زندگی مجالم نداد تا بیشتر از این عشق را را در عاشقی تجربه کنم هرچند عاشقی کردن را خوب بلد شدم... ? تا کنم عاشقی در ره عشق... ?
خبرنگار روی چمن های خیس قدم گذاشت و به سمت یکی از آن دخترها رفت. نگاه سرد و بی احساسش را به شال چاک چاک دختر دوخت. جلویش زانو زد و دستی به پیکر بی جانش کشید، انگار می خواست دنبال سرنخی در یک صحنه جرم بگردد. کمی بعد، دستش را برداشت و رو به یکی دیگر از آنها کرد. صورت او پشت به دوربین بود، برای همین نتوانستم صورتش را ببینم. فقط دسته ای از موهای بافته اش دیده می شد. خبرنگار رو به دوربین کرد و گفت: «اجساد دخترانی که از سر کنجکاوی سعی به فاش کردن راز کلبه مخوف انزلی کرده بودند، عصر امروز در جنگل و کنار کلبه پیدا شد.»
خدایان چه کسانی هستند؟ انها دارای قدرتی فراتر از انسانها،ماورایی تر از انچه فکر میکنیم هستند اما دلیل وجود انها قدرت خلق و مهم تر حکومت بر انسان ها و براورده کردن نیازشان بوده است که در ذاتشان وجود دارد و بخاطر ان پرستش می شوند ...... براستی !در اسمان ها چه میگذرد و خدایان در معابدشان چه میکنند. تمام هستی سه بعد دارد بعدی که شیاطین در ان زندگی میکنند و بعدی که انسان ها در ان زندگی میکنند و بعدی که منزل گاه خدایان است از اولین زمان خلقت میان شیاطین و خدایان جنگی وجود داشته و طبق قوانین مقدس (کتاب جهان) این جنگ ادامه خواهد داشت اما در همین چند قرن اخیر موضوعی مورد توجه خدایان قرار گرفته ، ۵۰۰۰ سال پیش تغییری در( کتاب جهان )به دست خود شخص خالق یکتا به جود امد که تمام شیاطین و حتی خدایان را متحیر کرد در این کتاب خبر از ظهور الهه ای دورگه که نیم شیطانی و نیم خداگونه است به میان امده که قوانین جدیدی را در بین سه بعد جهان اجرا خواهد کرد تا شیاطین و خادمان بهشتی در کنار هم به هم زیستی برسند. این خبر که هوش از سر خدایان و بزرگان اهل جهنم میبرد و باعث خشم و کینه ی انها بود بسیاری از انان را به ان بر انگیخت تا به شکار ان الهه ی مرموز و معروف به( الهه ی تعادل )بپردازند اما ان الهه قدرتمند تر از ان بود که شکار بهشتیان یا جهنمیان بشود . پس طبق گفته ی (کتاب جهان)الهه ی تعادل قوانینی را به اجرا گذاشت که حتی هیچ کدام از موجودات خلق تصورش را هم نمی کردند. اگرچه مخالفان زیادی اعم از بزرگ شیاطین جهنم و خدایان ساکن در اسمان داشت اما توانست انچنان در (قلب اولین خداوندگار افرینش) ؛ و شیطان اعظم فرمانروای ...
مجاز واره جامعه ای که حیات و هویت مجازی دارد با افرادی که نیازی به تغییر خود نمی بینند ،از بیرون زیبا و مترقی و در درون از کمال خود دور انسان های مرفه ای که از حضور واقعی خود لذتی نچشیده اند و حضور چند نوجوان که تلاش میکنند تا سرنوشت خود را تغییر دهند و حیات واقعی پیدا کنند با کمک نیرو های ماورا الطبیعه شجاعت از درون این چند نوجوان می جوشد و جامعه را به نیروی معنوی همیشگی متصل می کند
میگن زندگی ما اوتیستیکها، شبیه به زندگی پروانهایه، که توی شیشه مربا گیر افتاده باشه. دلش میخواد جلو بره و با بقیه پروانهها پرواز کنه. باهاشون ارتباط بگیره، بازی کنه، تواناییها و زیبایی خودش رو بهشون نشون بده... اما... نمیتونه. چون شیشهی مربا جلوش رو میگیره. دوست داریم با بقیه ارتباط بگیریم؛ اکثرا تواناییهایی داریم که دوست داریم ازشون بهره ببریم و مثل همهی آدمها، دوست داریم از زندگی اجتماعی لذت ببریم. اما خب... اوتیسم، شیشه مربای ماست که ما رو توی خودش زندونی کرده. به عنوان یک دختر با اوتیسم خفیف یا همون سندروم آسپرگر، دوست دارم که برخی خاطراتم رو اینجا آپلود کنم. اگه سوالی درباره اوتیسم داشتین داخل کامنتها بپرسین، با کمال میل جواب میدم.
دختری که از خانواده خود جدا شد و واقعیت تلخی را فهمید عشق تلخی داشت حکایتش غمگین بود این حکایت گیتی بود
سازمان ناسا شهاب سنگی را شناسایی کرده که در 5 سال آینده به زمین برخورد می کند و گروهی را استخدام کرده اند که ...
❌خسته تونیستی!که ازدردات میگی؟؟خسته منم که نای گفتن درداموندارم?
افسانه الهیات ، روایت گر داستان آفرینش جهان و خلق گونه ها و جهان های مختلف توسط ارالیل آیناراگ و داستان های پیرامون آن در 4 دوران و پیش از آن است. این داستان زمان صلح است ، زمانی که خدایان هنوز وجود داشتند ، تایتان ها آزاد بودند ، اژدهایان در آسمان فرمانروانی میکردند ، اِلف ها و اِنت ها زمین را سبز میکردند و شیاطین و فرشتگان با هم نمی جنگیدند... ولی صلح ها پایدار نیست و شعله های جنگ همیشه در انتظار فرصتی هستند تا خود را نشان داده و همه چیز را فرا بگیرند اما همیشه کسانی هم هستند که با آن مقابله کرده و بر آن برتری پیدا کنند ، اما همه باید بدانند که شر هرگز به خاک سپرده نمی شود چون همه چیز باید همیشه در تعادل باشد ، چون اگر تعادل از بین برود ، آشوب برمیخیزد و همه چیز را از بین میبرد و این است افسانه الهیات.
DNA, Time and Parallel Worlds : Book 1 - Althea در شهر “آرل” فرانسه دختری به نام آلتیا همراه با مادرش، ماریا زندگی میکند. سلسه اتفاقات مرموزی زندگی آنها را تغییر میدهد. آیا مادرش درمورد گذشتهشان دروغ گفته؟ چه رازی را پنهان میکند؟ شاید هم آلتیا برای انکار بیماریاش به توهمات بیاساسش متوصل شده... اما هربار اتفاقی جدید، او را به سمت معمایی بزرگتر و پیچیدهتر راهنمایی میکند. معمایی که شاید راز بزرگی در آن نهفته است…
زمانی که صلح فایده نکرد و به خشونت روی آوردند برای نجات همگان..