دلنوشته

دلنوشته

sanazgolami46 نویسنده : sanazgolami46 تمام شده

داستان های مشابه

رایلا دختر کوچولو خانواده بود اسم مادرش سارا واسم پدرش جاک ...

این نوشته ها افکار و احساسات من را در برمی‌گیرند. البته ...

این متنی که نوشتم یک جورایی داستانِ دلنوشته هست و من این ...

مقدمه:

در این زندگی من پر بودم از دریغ شدن‌هایی که حسرت بر دلم می‌گذاشت، در این زندگی من پر بودم از بغض‌هایی که گاه و بی‌گاه می‌شکست. پشت این لبخند دروغین روح مرده‌ام را دفن کردم آنچه تو از من دیده‌ای سکانسی از سینمای ظاهرم بود!

ژانرها: دلنوشته
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.